شیخ بی چراغ

خدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن تلف کرده ام سوگوار نباشم

شیخ بی چراغ

خدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن تلف کرده ام سوگوار نباشم

شرعی ترین خلاف!

نازنینم! 

در زوال ساده مغزم به دیدنم بیا....نمی توانم مغزم را تمدید کنم.  

عکس دیدنت که همیشه ادامه دارد٬ به تعداد نفس های گرمت...حتی وقتی از صورت من دور دور است...! 

رفیقم! مهم نیست اگر بی آبرویی شود...من از راست روی ها بی زارم...مسیر راست بیراهه ایست که مرا به حماقت می کشاند! 

 خیالت راحت٬ همیشه بی آبرو می مانم...که این جهان هیچ آبرویی برای چشمهای همیشه خیسم...لبهای ورچیده ام....و سنگینی سینه ام٬ باقی نگذاشته. 

بیا با هم بی آبرویی کنیم...خلاف شرع کنیم...بیا با هم ناموس را تکه تکه کنیم!!! 

عزیز ترینم! 

گوش کن صدایم را٬ بیا...سیگاری بگردانیم...به سلامتی هم لیوان بچرخانیم...با خیال هم آغوشی ٬ هم خوابگی کنیم... 

من با صدایت به لحظه آخر می رسم...بیا شیرین ترین طعم را در گناه بپوشانیم...و برهنه شویم* 


پ.ن۱*: عسل اخوان...منونم عسل جان. 

پ.ن۲:آخر٬ من بوریاباف را با حریر شعر چه کار....؟!....فقط خواستم بگویم....در ره منزل لیلی همه لی لی کردید٬ شرط اول قدمش را به کجا طی کردید....؟!! مرا بحل کنید....

 

 یا علی مدد.....

 

به جای پ.ن۳!! : دردناک است وقتی ۱ ماه زودتر تولد وبلاگت را به خودت تبریک بگویی و سریع حذفش کنی....درد ناک است وقتی بفهمی روزها و شبها هم از مدارت خارج شده اند!...شاید البته بیشتر مضحک به نظر بیاید!

نظرات 104 + ارسال نظر
خوشرو جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:44 ق.ظ http://khoshroo.blogfa.com/

سلام
شب آرزوها!!
بهترین موقع واسه بیرون اومدن از این حال وروزمون
همه دعوتیم

پژمان جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:32 ق.ظ

آره من تعصب دارم . تعصب دارم به خون ریخته شده برادران و خواهرانم که توسط کسانی ریخته شده که تو با رای ات اونها را تایید کردی. پدر مادر ها اشتباه کردن ؟من و تو و امثال ما نباید جبران کنیم ؟ یا بگیم خوب اونا اشتباه کردن پس خودشون هم بیان درست کنند و با اینکه عقیده داری خراب شده بازم میری رای به کسانی میدی که بیشتر دارن خراب ترش می کنند و خودتم اینا رو خوب میدونی.

ترجیح میدم دیگه بحثی نکنم . زندگیمون خیلی به اینجور بحث ها گذشته . دیگه وقت بحث نیست. باید عمل کرد. تو هم یا رومی باش یا زنگی .

بای

خدا به همراهت پسرخاله....

.... جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:42 ق.ظ

از اینکه برای دل خوشی من ؛ چیزکی می نویسید...ممنونم!مطمئن باشید حدودم را رعایت می کنم و تنها به چشم یک «دلخوشی» و نه بیشتر ؛ به آن نگاه می کنم!....راستی دیشب لیله الرغائب بود...هیچ زمان گمان نبرده بودم که آرزویم «این» باشد....قامتی دوباره به چشمانتان...قربه ان لاالله....یازهرا(س)/

تشکر فراوان برای دانستن حدود.....

تنها شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:02 ق.ظ http://www.geleha.blogfa.com

مرجان جان سپاس از حضور همیشگیت ... حالا شما کی می خوای ما رو مستفیذ کنی و اپ کنی ... منتظر هستیم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد