پیش از خیره خیره ، انقلاب هوس هات...
از آشفته شال گیسوان پیدایم...
برآمدگی های بی اغراق تنم....و آستین های کمی از مچ بالام...
در چشم هام نگاه کن..
تمام وسوسه های زمین به سیاهچال های عسلی مردمک های من ختم می شود....!
پ.ن2:نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم.......گفتم یا نگفتم؟!! "عروس قصه ها" را هوس کرده ام این روزها...
پ.ن3 : (خصوصی) برای "خودش": من پاسخگوی هیچ خاطره ای نخواهم بود...نیستم....مفهوم است؟!!
پ.ن۴: دوستان گذشته یکی یکی بازمی گردند و من مبهوت مبهوتم...!!
مهم تر از پ.ن: بودنتان مایه آرامش و مباهات است استاد....
یه سوال اساسی برای من پیش اومد !
منظور شما از نگازش این قطعه ی ادبیه شهوت زا چیه ؟؟!!!