پرده نخست:
به ـ دنا ـ گفتم: خوشحالم که هستی.
دنا اما در جواب مثل ددی نگفت که از اینکه با همیم خوشحاله؛گفت که از آدمای شورشی خوشش می آد.یه آدمایی مثل من؛پسرخوانده و دانای کل...گفت که من آیینه ۵ ؛ ۶ سال پیش اونم.من شورشی ام؟
پرده دوم:
پسر خوانده اومده بود اینجا.یکی بهش گفت: گم نشی.اون گفت: خیلی تابلو ام.گم نمی شم...من...بلند بلند فکر کردم:هممون فکر می کنیم خیلی تابلوایم.آره ولی نه انقدر.
پرده سوم:
ـ قد آغوش منی؛ نه زیادی نه کمی ـ
فقط یه جایی هست که می شه از شر اظهار فضل این من همه چی تموم بی اشتباه احمق دچار توهم توانایی محض؛ رها شم.
پ.ن۱:بی خیال،غم دنیا رو بی خیال...غصه فردا رو بی خیال، بیا وسط قرش بده، ما آس و پاسیم بی خیال! نتیجه گیری: همه راهها به روم ختم نمی شه، ختم به خیر، به ـ من ـ ختم می شه.آره خب آخه اینجا وبلاگ منه! ولی خداییش این دفعه جدا نمی خواستم ـ من ـ بیارم.تقصیر این مامان سحرمه که انقدر لوس کرده پاستیلشو!
پ.ن۲ : خدا رو شکر این بحران آخر سال ۸۵ هم رد شد.مثل یه دوران برزخ بود...از دعای همتون ممنونم...انقدر داغون بودم این روزا که چند بار می خواستم بیامو در این وبلاگو تخته کنم....مثل در صاحبش!اما خب...وقتی به این فکر می کردم که چند نفر اینجا منتظر نوشته های منن...دلم نمی اومد(یکی دیگه از نشانه های خودتحویل گیری مزمن)
پ.ن۳:ما که رفتیم دیگه تا بعد از عید...راستی عیدم می خوام برم کرمان...تازشم!امیدوارم سال خوبی رو شروع کنید...از همتونم به خاطر همه چیز ممنونم...مثل همیشه شاد شادم...و دوستتون دارم!
دی ؛شیخ با چراغ؛ همی گشت گرد شهر
کز دیـــو و دد ملـــولم و انسانم آرزوســت
D:
سال نو رو پیشاپیش تبریک میگم
اصولا شیخ بعد از شیخ شدن هرگز به چراغ احتیاج نداره....
.......پست جالبی بود........
......تا بعد ها...
ولی شیخ ما جزء اون اصول قرار نمی گیره...
سلام عزیزم منم خوشحالم بحرانت حل شد اما چه فاید که علاعم دیونگی روت موند اماد دیونتم قبول داریم دیونه مرمر جون خوش باشی
سلام عزیز! تو خوب باشی ما هم خوبیم خوش بگذره بهت جای مارو هم خالی کن
خدا شفات بده . به نظر خیلی حاد میاد نه؟ بینم کسی هم بهت دستور می ده؟ جائیت نمی خواره؟ کسی مثلاْ نمی گه : ش..ی...خ...ک ؟
کمال هم نشین در تو اثر کرد ...
اگه می فهمی کمکی از دست من بر میاد تعارف نکن ها ...
راستی خوشحالم که خوشحالی با ته مایه دیونگی...
زمان لغزندهی گذران در تعریف خطیمان می گذرد، آنقدرسریع که هیچ وقت در کف آدمی نمی ماند و می شود لحظهای که نیست می شود سالی که نیست و هیچ کس پیدا نمی شود این تعریف را عوض کند یا حتی زمان را برایمان حذف کند، ازیادمان ببرد طوری که انگار هیچ وقت یاد نگرفته بودیم تقسیم کنیم به ثانیه به روز به سال تا بعد بگوییم این یعنی زندگی و افسوس که رفت...
سال نو مبارک. امیدورام سالی به همراه شادیهای بسیار در انتظارت باشد و سلامتی و چیزهای خوبی که دوست داری...
سلام...وقتی کامنتت رو دیدم گفتم اینم یکی از هموناییه که میاد بازدید آدم رو پس بده.........ولی وقتی کامنتت رو خوندم فهمیدم اشتباه کردم......دقت فوق العاده ای داری....یا شاید هم هوش بسیار ....و یا شناخت خوبی از ترانه های جنتی.....من صاحب سبک نیستم.....و فقط سعی میکنم پیله را بشکافم......من ملغمه ای هستم از هر آنچه که خوانده ام......جنتی...شهیار قنبری....اردلان سرفراز......و خیلی ها.......هنوز من من نشدم.....بعضی قسمتها رنگ ترانه های جنتی رو داره.....تو این رنگ رو خوب دیدی......و بعضی رنگ ترانه های دیگران.....
برام خیلی جالب بود که کامنتت رو برای آخرین پست نگذاشته بودی.....این یعنی شعرم اینقدر تاثیر داشته که مطلب بعدی رو بخونی....
گم باش و پیدا که از سایه ها آفتابی تری
شکست دوباره زمستان از بهار مبارک
می خواهی بگویی الان به فرمول خوشبختی رسیده ای؟!
به اندیشه کردن خطر مکن و اینها دیگر؟!
من تا حالا صد بار به این فرمول رسیدم...هربارم با بار قبل فرق داشت!
سلام. نوشته بودید: می خواهی بگویی الان به فرمول خوشبختی رسیده ای؟!
به اندیشه کردن خطر مکن و اینها دیگر؟!
.........................................................
این جمله ی معروف شاملو سرلوحه ی بسیاری از هم نسلهای من است. اما اول: قرائت از خوشبختی برای هرکسی بسته به درکش از هستی متفاوت است. پس این سوال حتی در نفس سوال بودنش (خالی از هر غرض و مرضی ) استبداد است. دوم: بسته به نوع جامعه و افرادی که جامعه را شکل می دهند (هر حکومتی منتخب همان مردم است ولا غیر) قرائت خوشبختی متفاوت است و در جامعه ی ما ! بله ! این فرمول بدی نیست! سوم: این جمله جمله ای است کنایی! یعنی آنطوری اندیشه کنی که صاحب بادنجان می خواهد و ندیم اوی باشی نه بادنجان! و اگر شرافتت نمی گذارد پس کلاهت ته معرکه است! اصلاً این جمله تمام اندیشه ی یک آدمی است! چهارم: قرن حاظر قرن اصالت رسانه است! و ژورنالیزم پیامبر امروز بشریت ! فلذا جایی برای مبحث اندیشه کردن فی نفسه در هیچ کجای جهان باقی نمی ماند! پس این جمله عین فرمول خوشبختی است مگر اینکه هرزه نویسی و لاابالی گری و سیاست بازی عده ای را اندیشه بنمامی ! که حسابش جداست! خواستی این جمله جای بحث دارد .
خانم موثق این ها را که دیدم فهمیدم حقیقتاَ حق با من بود!:
........
:
جلوگیری از بمب گذاری در اهواز
ساخت جایگاهی در ورزشگاهها ویژه بانوان نشانه از عقب نشینی رژیم آخوندی اسلامی دارد.
ترس رژیم از مردم روز به روز بیشتر میشود.همه و همه در برگ اخبار زنان مبارز
پاسخ: What The fuck?!!
توسط: زهرا موثق | April 24, 2006 05:02 PM
این کامنت شما در یکی از بلاگ ها بود! دیدید گفتم با عصر شما و نسل شما از اندیشه نباید گفت؟ پس به اندیشیدن نباید خطر کرد!
ببخشید.چه ربطی به وبلاگ من داشت اینها؟!!
ربطش در همان جمله ی استبداد بود که گفتم و اینکه هرکس که با من همراه نباشد دشمن من است! (شعار امروز همه ی سردمداران دنیا!) این کامنت که اینجانوشتم شاهدی بود بر فالی که زدم! الله اعلم. خداوند همه ی مارا در وانفسای آخرالزمان حفظ فرماید
تارای عزیز
شرمنده بابت خط خطی کردن وبلاگ ات.مثل خودت که پرسیده ای اینها چه ربطی به وبلاگ من دارد من هم این را از آقای مرادیان می پرسم که خوب چرا توی این وبلاگ من باید مورد خطاب قرار بگیرم؟!
خیلی هم برایم جالب بود کامنتی را از من نقل قول کرده اند که من ننوشته ام و نمی دانم از کجا آمده و چرا به من نسبت اش داده اند و اینها.والله هرچقدر هم فکر می کنم نمی فهمم هدفشان چی بوده از ذکر کامنتی که نزده ام. هیچ هم مشخص نشده از کجا استناد شده. چون باور کنید من هنوز رییس جمهور نشده ام(!) با هیچ کس هم دعوایی ندارم. به هر حال جناب مرادیان یا حالا هرچی! هر گلی زدید به سر خودتان زدید خلاصه...
..........
از حالا امری هم داشتید آدرس وبلاگ را که آن بالا می بینید؟ لطفا حرمت وبلاگ همسایه های مرا نگه دارید...
با تشکر و اینها...!
پیش می آید عزیز...!البته من برای آقای مرادیان احترام خاصی قائلم و خودشان این را می دانند.
سلام عزیز!
دوست من !
عیدت مبارک
بله..بله! همه چیز ممکنه...حتا اینایی که تو نوشتی..همه چیز! کرمان جای دیدنی زاید داره..اما دیگه ارگ بمی نداره که ببینی! عوضش من ۹ ماه قبل از خرابی ارگ دیدمش!D: عیدت مبارک و امیدوارم سال ۸۶ به نحسی ۸۵ نباشه! دیوونگی چیز خوبیه ..منتها باید توی خون آدم باشه...هیچ کی مثل کس دیگه ای دیوونه نمی شه...خدارو شکر تو می فهمی چی میگم...
خدارو شکر...
بسم الله شیخ! چه بزن بزنیه! بی خیال! در جدل راهی باز نمیشه و حرمتهاست که فرومیریزه و تو خوب می دانی نه دیگر اهل جدلم. اگرهم اینجانوشتم صرفاْ از آنروست که باید چیزهای زیادی را ببینی و بیندیشی در خلوت . به مغز که نه به پوست که مولای روم می فرماید: رو به معنا کوش ایصورت پرست ! زانکه صورت بر تن معنا پرست! ... به هر حال از این خطابه ها پوزش که نفس به شماره می افتد و دقیقه در شمار است. .. پس اگر اینجا نوشتم تنها همین دلیل بود و بس... الباقی به دمی دیگر
سلام
نوروز برشما نیزمبارک
سلام و صد سلام عیدت مبارک ایشالله سال خوب و پر از موفقیت داشته باشی
سلام دوست خوبم.........به وبلاگم دعوتت میکنم.........
بهاران خجسته باد.
دوست عزیز!منتظرم
سلام دوست خوبم.........ممنونم از محبتت..........
سلامت وسرفراز وسبز باشید
سلام عزیز
مطلب جالبی بود
پیش ما هم بیا
سلام و تبریک سال نو ...کارگاه شعر دیجیتال با یک دیالوگ از علی ابدالی و حسین میر کریمی ژیرامون شعر دیجیتال به روز است و منتظر شما
اه (به ضم الف)...واقعا منتظر من هستین...؟!!
بروزم
عزیز
من اینجا چه می کنمبانو!
بانو هم نوستالژیک داشت....
سلام پاستیلکم!
سیزدهت به در دخترم!
من نه منم نه من منم!؟!؟!
راحت باش ؛)
زودی برگرد! :-*
سلام مامانییییییییییییییییییییییییییی...کجایی بی معرفت؟ اینه رسم دختر داری؟!!
گولبولتم دخملم!!!
مواظب خودت باش تا بیامممممممممممم!
(نکه خیلی برای ما فرق می کنه که هر کدوممون در کدوم شهر باشیم!! خدا دنیای مجازی رو از ما نگیره :-*
الهی آمین...
خیر انشالله خوش خبر باشی :)
عیدت مبارک از طرف یه خوزستانی