فدای چشمات؛ اگه چشام بارونیه....

حالا که در آغوشت پناه گرفته ام

کاش وضعیتمان

همیشه قرمز بماند....!


پ.ن ۱:کوتاه بود....می دانم....در این روزهایی که هی نگفتنم می آید....و به طرفه العینی خشمگین می شوم...بضاعتم اندک است در برابر صبوری حیرت آورت....همین  واژگان است!....تمام بضاعتم!....من را به سادگیم ببخش مرد بارانیم!...

پ.ن۲:دل نوشته بود...دل؛دل است دیگر...چه فرق می کند؟!!!

پ.ن۳:...حذف شد...به همین راحتی...چون «شما»خواسته بودید!!!!...حالم از تمام کسانی که مرا سانسور شده می خواهند بهم می خورد...!